کنترل بازار ارز دغدغه ای است که تمام روسای جمهوری کشور عزیزمان ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با آن دست و پنجه نرم کرده اند. در حالی که تثبیت قیمت دلار یکی
60 درصد اقتصاد کشور عزیزمان ایران زیرزمینی اداره می شود
عبارات مهم : ایران
کنترل بازار ارز دغدغه ای است که تمام روسای جمهوری کشور عزیزمان ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با آن دست و پنجه نرم کرده اند. در حالی که تثبیت قیمت دلار یکی از دستاوردهای مهم دولت اول حسن روحانی به شمار می آمد، ولی حدود شش ماه بعد از آغازبه کار دولت دوازدهم، نوسانات ارزی گریبان دولت تحت ریاست او را هم گرفت. در حالی که بسیاری از کارشناسان این اتفاق را طبیعی می دانستند، ولی روند رو به زیاد کردن قیمت دلار تا حدی پیش رفت که در ابتدای امسال از مرز 6000 تومان هم عبور کرد. در این بین ستاد اقتصادی دولت تصمیم بر تک نرخی کردن دلار با قیمت 4200 تومان گرفت که این تصمیم موافقان و مخالفان خاص خود را دارد. در این زمینه «آرمان» گفت وگویی با عباس هُشی، اقتصاددان، انجام داده است که در ادامه می خوانید:
دلیل نوسانات ارزی طی چند ماه گذشته چیست؟
60درصد اقتصاد کشور عزیزمان ایران زیرزمینی اداره می‌شود
واقعه ارزی که از نیمه دوم سال گذشته شروع شد و تا فروردین امسال ادامه داشت نتیجه جنگ اقتصاد خاص خواران با شبکه پولی کشور بود. جنگی که از ابتدای دولت یازدهم یک طرف آن بانک مرکزی و تیم اقتصادی دولت قرار داشتند و در طرف دیگر اقتصاد زیرزمینی و دلالان ارز برابر آنها ایستادند. این دشمن های منافع ملی، در واقع خواستار زیاد کردن قیمت دلار و به دنبال آن کم کردن ارزش پول ملی هستند و متاسفانه به علت نفوذ خوبی که بین ارکان قدرت پیدا کرده اند در برهه ای توانستند پیروز این جنگ باشند. شاخه ای از این افراد که همواره منافع دشمن های را تامین می کنند به عنوان دلواپسان آشنا می شوند و آنها نیز در بحران بازار توانستند نقش آفرینی کنند. به عبارت بهتر نمی توان از نقش دشمن های خارجی کشور عزیزمان ایران در بالارفتن قیمت دلار غافل شد که دلواپسان با رفتارهایی نظیر بالارفتن از دیوار سفارتخانه ها همواره بر دشمنی ها دامن می زنند.
با این حال، اجرای برجام یک فضای امنی را ایجاد کرد و باعث شد بانک مرکزی در این چهار سال کنترل بازار ارز را به دست بگیرد. از سال اجرای برجام نقل و انتقالات ارزی به بازار ثانویه انتقال یافته شد و دولت می توانست با کنترل بازار و برخورد با دلالان ارز را به موقع به این بازار تزریق کند. پیش از این در دو مقطع، یعنی بین سال های 68 تا 72 و سال های 78 تا 80 شاهد این اتفاق بودیم. در آن سال ها دولت به این روش و مابه التفاوت ارزش ریال و دلار، کسری بودجه را جبران می کرد. عبور از شفافیت و اطمینان از مورد حسابرسی قرارنگرفتن اعتبار کار آنها بود. ولی در چند سال اخیر، دولت با شفافیت بیشتری امور را اجرا می کند و تزریق ارز به بازار با مدیریت بهتری صورت می گیرد.
کنترل بازار ارز دغدغه ای است که تمام روسای جمهوری کشور عزیزمان ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با آن دست و پنجه نرم کرده اند. در حالی که تثبیت قیمت دلار یکی
به نظر شما آیا بانک مرکزی در مقطعی توان مقابله با دلالان ارزی را از دست داد؟
این عنوان نشان می دهد که اقتصاد زیرزمینی امروز به چنان قدرتی دست یافته است که می تواند بازار را تکان بدهد. حتی به جرأت می توان گفت که 60 درصد اقتصاد کشور عزیزمان ایران به صورت زیرزمینی اداره می شود. درنهایت از نیمه دوم سال گذشته بانک مرکزی مجبور شد در جنگ با اقتصاد زیرزمینی تسلیم شود، لیکن هرچه ارز وارد بازار می شد، این عده دلار را می مکیدند. اینکه گفته می شود مردم در منزل های خود 30 میلیارد دلار ذخیره کرده اند، اعتبار علمی ندارد و نمی توان آن را ثابت کرد. وجود این مقدار ارز خانگی غیرقابل باور هست. باید پذیرفت که بازار ارز در این مدت دست عده ای خاص افتاد. حال اینکه این افراد چه کسانی هستند، نشانه آن را می توان در صحبت های مدیر کمیسیون اقتصادی مجلس جُست که اخیرا اعلام کرد آن 30 میلیارد دلار اشاره شده، از کشور خارج شده است است.
خروج آمریکا از برجام چه تاثیری بر بازار ارز کشور عزیزمان ایران می گذارد؟
رفتارهای آمریکا نسبت به اقتصاد کشور عزیزمان ایران در التهاب بازار ارز بی تاثیر نیست. ولی باید اشاره کرد که همواره سایه تحریم بر سر کشور عزیزمان ایران وجود داشته و این واکنش‌ها آمریکا اتفاق جدیدی نیست که نتوان آن را آینده نگری کرد. ما از سال 1359 تا امروز در تحریم آمریکا بوده و هستیم، فقط شدت آن در سال های متفاوت عوض کردن کرده هست. در نتیجه می توان علت مهم را بی برنامگی اقتصادی بیان کرد و نباید تنها یک نهاد همچون بانک مرکزی را مقصر دانست. مجموعه سه قوه و شرکت ها و نهادهای مربوط به آنها در نبود برنامه ای دقیق مقصر هستند.
60درصد اقتصاد کشور عزیزمان ایران زیرزمینی اداره می‌شود
نظر شما راجع به سیاست تازه ارزی دولت چیست؟
اینکه ارز تک نرخی ارائه شود اتفاق مناسبی هست، ولی طی سال های بعد از انقلاب وجود چند قیمت جهت ارز خود عاملی جهت زیاد کردن فساد شده است هست. در چند برهه، دولت ها با دستکاری بازار و سیاست دستوری ارز را تک نرخی کردند. در شرایط کنونی با اینکه دولت جهت آرامش بازار تصمیم درستی اتخاذ کرد، ولی سریعتر می توانست کنترل بازار را در دست بگیرد. زمانی که بانک مرکزی استقلال نداشته باشد و قدرت وزرا به بعضی نهادهای خصولتی که وارد بازار شده است اند نچربد، نمی توان از آنها انتظاری بیش از این داشت. هرگاه آنها می خواهند در جهت شفافیت و اصلاح اقتصاد گام بردارند، پرسشها روی دیگر خود را نشان می دهند و حرکت به سمت براق سازی در نطفه خفه می شود. اکنون دشمن های خارجی به معضلی بزرگ تبدیل شده است اند، ولی متاسفانه دولت چندبرابر آنها در داخل دشمن دارد. اینکه بعضی یک شبه قیمت دلار را 1000 تومان زیاد کردن دادند یک خیانت است و به معنای جنگ داخلی در نظام پولی تلقی می شود. دشمن های خارجی هم سوار این موج می شوند و از آن سوء استفاده می کنند. گاهی بعضی واحدهای اقتصادی نیز از این اوضاع استقبال می کنند، ولی مورد نیاز به یادآوری است که در هر حال دولت برنده نهایی این هیاهو می شود.
آیا دولت می توانست سیاست دیگری را اجرا کند؟
کنترل بازار ارز دغدغه ای است که تمام روسای جمهوری کشور عزیزمان ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با آن دست و پنجه نرم کرده اند. در حالی که تثبیت قیمت دلار یکی
دولت در شرایط کنونی چاره دیگری جهت کنترل بازار نداشت، لیکن عده ای به بازار نفوذ کرده بودند و هر ارزی که وارد بازار می شد می خریدند و درنهایت تصمیم داشتند دلارهایی را که 4000 تومان یا کمتر خریده بودند 7000 تومان بفروشند. ولی همچنان مشکلی وجود دارد و آن این است که دولت نمی تواند به بعضی متقاضیان واقعی ارز نظیر بیماران، مسافران، دانشجویان، فعالان اقتصادی و … پاسخ دهد. از سوی دیگر، دلار در اقتصاد کشور عزیزمان ایران به یک کالای سرمایه ای تبدیل شده است است و طبق قانون هیچ نهادی نمی تواند مردم را مجبور کند که سرمایه ارزش را ارزان بفروشند یا آن را حتما به نهادهای دولتی بسپارند. از سوی دیگر بسیاری از تولیدکنندگان و واردکنندگان هر روز با دلار و یورو سروکار دارند، این تصمیم که به هر شخصی بیش از ارزش 1000 یورو تخصیص نمی یابد، تولید و تجارت را هم تحت تاثیر قرار می دهد و آنها را بیش از پیش به سمت رکود برده هست. در واقع آنها دیگر انگیزه ای جهت فعالیت ندارند و امیدشان را جهت اصلاح شرایط اقتصادی از دست داده اند.
استفاده از سامانه نیما تا چه حد در کنترل بازار تاثیرگذار بوده است؟
امروز سامانه نیما پاسخگوی نیاز مردم نیست. متاسفانه طی فعالیت دولت های نهم و دهم اقتصاد در مسیری قرار داده شد که ترمیم آن کار بسیار مشکلی هست. اکنون برنامه ریزان به درستی نمی دانند که قیمت تورم را کنترل کنند یا در برابر رکود بایستند. به تولیدکنندگان و تجار تسهیلات بدهند یا مطالبات بانکی را بپردازند. ارزش پول ملی را حفظ کنند یا ارتباط خود را با خارج گسترش دهند. متاسفانه پرسشها چنان ریشه دوانده اند که دولت گاهی چاره ای جز اجرای سیاست های سلبی و دستوری ندارد. ریشه تمام این پرسشها به از بین رفتن شفافیت بازمی گردد و تا زمانی که شفافیت به اقتصاد کشور عزیزمان ایران بازنگردد نمی توان به اصلاح شرایط امید داشت.
60درصد اقتصاد کشور عزیزمان ایران زیرزمینی اداره می‌شود
آرمان/ امیر داداشی
واژه های کلیدی: ایران | بازار | مرکزی | کنترل | اقتصاد | اقتصاد | اقتصادی | اخبار اقتصادی و بازرگانی
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
